قدس آنلاین- قرآن کریم؛ ریسمان اتصال آسمان و زمین و نسخه جاودان کمال بشریت است، که راهیابی به نقطه کمال آدمی جز از طریق آن ممکن نیست. فخر رسل و خاتم پیامبران نیز اهل قرآن را در بالاترین درجات و کمالات توصیف نمودهاند. حاملان آیات و عارفان به معارف قرآن کریم همچون راهنمایان به طریق هدایت و مصابیح سوقدهنده به چشمهسار مضامین بلند قرآنی در میان خلق، رسالتی عظیم بر عهده دارند و امروز در مواجهه با سیل ابتلائات زمانه و آنچه که شیاطین جن و انس تدارک دیدهاند، ریسمانی محکم و دستاویزی متقن که همان کلام خداست در دست دارند و در راه هدایت اهل قرآن با عهدهداری مسئولیتی خطیر، نقشی مهم در این میان ایفا میکنند.
انقلاب اسلامی ایران، که همانا نهضت بازگشت به قرآن بوده است نیز رسالتی جز اقامه حدود و احکام و شرایع و معارف قرآنی در جامعه نداشته و نیل به این مهم نیازمند انسجام و همدلی عمومی نخبگان و فعالان این حوزه است. اقبال روزافزون به قرآن کریم در جامعه که امروز به بالاترین میزان در طول سه دهه حیات انقلاب اسلامی رسیده و تحولات چندساله اخیر در حوزه فرهنگسازی قرآنی در کشور، نشانهای از ضرورت توجه به موضوع مهم فرهنگسازی قرآنی و ارتقای جایگاه قرآن کریم در فرهنگ عمومی کشور است. اما سؤال مهم این است که با توجه به اقتضائات جدید که در فضای فرهنگی و اجتماعی کشور پدید آمده است چگونه میتوان به این مهم دست یافت.
به نظر نگارنده و با توجه به واقعیتهای جامعه و وضعیت موجود در حوزه فرهنگ قرآنی، هدف اصلی فعالیتهای تبلیغیترویجی قرآنی حداقل تا یک دهه، میبایست ترویج فرهنگ انس و ارتباط با قرآن کریم بوده و تولید محصولات تبلیغیترویجی نیز به عنوان مهمترین راهکار اجرایی کردن این هدف در دستور کار قرار گیرد. البته برای اثرگذاری این محصولات، باید آنها را هدفگذاری نموده و ذیل راهبردهای مشخص، تولید و عرضه کرد که در ادامه مهمترین راهبردهای دارای اولویت برای فعالیتهای تبلیغی ترویجی قرآنی بیان خواهد شد.
به نظر میرسد که این راهبردها، اگر نگوییم جامع و مانع، بسیار اثرگذار و راهگشا هستند و انجام اقدامهای گوناگون ذیلِ این راهبردها، با عنایت خداوند متعال، ما را به اهداف خود در مسیر گسترش فرهنگ انس با قرآن کریم نزدیکتر خواهد کرد.
آنچه در حوزه اجرای این راهبردها مهم است، تعریف پروژههای گوناگون و متنوع برای هر کدام از این راهبردها، با حفظ اولویتهاست. همچنین اقدامهای حمایتی از محصولات تبلیغیترویجی قرآنی نیز میتواند صرفاً ذیل این راهبردها صورت گیرد.
راهبرد اول؛ توجه دادن به بیتوجهی ما به قرآن
همه ما روزانه وقت بسیاری را صرف مطالعه روزنامه، مجله، کتاب، صفحات اینترنتی و غیره میکنیم. قسمت بزرگی از وقت ما صرف دیدن تلویزیون، فیلم، سریال، برنامه ورزشی و... میشود. آیا نباید قسمتی از وقت روزانه خود را به قرآن اختصاص دهیم؟ اولین راهبرد برای گسترش فرهنگ قرآنخوانی این است که بیتوجهی ناخواسته ما به قرآن در مقایسه با چیزهای دیگر به رخ کشیده شود. معنای این راهبرد، تلنگر به جامعه اسلامی ماست که متأسفانه، مسئله خواندن قرآن در عمل برای ما بیاهمیت شده است.
راهبرد دوم؛ توجه دادن به نیاز ما به قرآن
نیاز ما به قرآن جنبههای گوناگونی دارد. دامنه این نیاز از جنبههای اثر وضعی و معنوی طبیعی تلاوت قرآن بر خواننده آن، شروع میشود و تا جنبههای نیاز ما به استفاده از قرآن در امور و علوم تخصصی ادامه پیدا میکند. تلاوت و تدبر روزانه در قرآن، موجب جلب توفیقات الهی، دوری از گناه، افزایش روزی، کاستی مشکلات و... میشود و اینها همه آثار وضعی و معنوی طبیعی تلاوت قرآن است. در مرحله بعد، یک فرد مسلمان باید احساس کند که نیاز دارد که هر روز قرآن را تلاوت نموده و یک نکته عملی برای خودش از آن استخراج کند تا با عمل به آن، در راستای رشد معنویاش گام بردارد. در مرحله بعد، یک فرد مسلمان باید احساس کند که میتواند با مراجعه روزانه به قرآن، راهبردهایی برای حل مشکلات شخصی خویش بیابد. در مرحله بعد، یک فرد مسلمان باید احساس کند که با مراجعه به قرآن، میتواند ایدهها و راهنماییهای راهگشا در هر رشته و تخصصی که در آن قرار دارد بیابد.
راهبرد سوم؛ توجه دادن جامعه به اهمیت پرداختن به قرآن در سیره اهل بیت(ع)
متدینان و عموم جامعه ما به اهل بیت عصمت و طهارت عشق و علاقه خاصی دارند و آن حضرات را الگوی علمی و عملی خویش میدانند. باید افراد مسلمان جامعه به این نکته توجه داده شوند که حضرات معصومین(ع) چه جایگاه والایی برای خواندن قرآن، توجه به قرآن، استفاده از قرآن، آموزش قرآن به فرزندان، انس با قرآن و استمرار در تلاوت آن قایل بودند.
راهبرد چهارم؛ هنجار شدن قرآنخوانی در فضاهای عمومی
این راهبرد بسیار مهم و در عین حال ظریف است. باید وضعیت جامعه طوری شود که صرف وقت برای قرآن خواندن در فضاهای عمومی مانند اتوبوس، مترو، سالنهای انتظار، پارکها و سایر مجامع به یک امر عادی تبدیل شود، تا کسی نگران نگاه یا قضاوت خاص دیگران نباشد.
راهبرد پنجم؛ تقویت ارتباط قلبی آحاد مردم با قرآن
این راهبرد در واقع، معرفی حقیقت قرآن در کنار حقیقت اهل بیت و امکان ارتباط روحی با قرآن به عنوان یک حقیقت معصوم است. حقیقت معصومی که میتوان با او ارتباط برقرار کرد و به او توسل جست و در همین حین، سخنان او را هم شنید. افراد جامعه اسلامی ما باید مانند عشقی که به اهل بیت پیامبر(ع) دارند، به قرآن هم عشق بورزند و از صمیم قلب برای آن نذر کنند، به آن نگاه کنند، به آن خدمت کنند و اعتقاد راسخ داشته باشند که همه اینها اثر شفابخش دارد. متأسفانه مردم ما قرآن را بیشتر یک کتاب میدانند نه یک حقیقت روحانی و والا در عالم خلقت. در عمل به این راهبرد، باید مردم را به این نکته توجه داد که کلامالله تجلی ذات خداست، بنابراین قرآن یک کتاب و یک وجود معمولی نیست.
راهبرد ششم؛ ترویج استماع تلاوت قرآن کریم
ترویج فرهنگ گوش دادن به تلاوت قرآن کریم اعم از مُجَوَد و مُرتل نیز به گسترش ارتباط و انس با قرآن منجر خواهد شد. مردم ما باید به جایی برسند که برای استماع تلاوت قرآن وقت بگذارند. البته اگر این استماع همراه با فهم معنا باشد به یقین اثرات وضعی عمیقی خواهد داشت و در تبدیل استماع تلاوت قرآن به یک رفتار نهادینه شده در جامعه بسیار مؤثر خواهد بود.
راهبرد هفتم؛ توجه دادن خانوادهها به ضرورت ترویج قرآنخوانی در فضای خانواده
اثرات تلاوت قرآن کریم در خانه بخصوص تلاوت دستهجمعی اعضای خانواده بسیار وسیع و گسترده است. قسمتی از آن اثرات وضعی و معنوی آن است که بر اساس روایات، موجب دوری شیاطین از محیط و اعضای خانواده میشود. اگر تلاوت قرآن توسط اعضای خانواده در کنار هم و در خانه، به یک هنجار در جامعه تبدیل شود، هم موجب ایجاد آرامش معنوی در خانواده و هم موجب افزایش دریافت مفاهیم معرفتی و اخلاقی اعضای خانواده از قرآن کریم میشود که در مجموع موجبات رشد معرفتی خانواده را فراهم میکند.
راهبرد هشتم؛ توجه دادن به نقش و جایگاه ارتباط با قرآن در حفظ جامعه از تهاجم فرهنگی
باید طبقه متدینان و طبقه انقلابیها و حزباللهیها به این نکته توجه کنند که هیچ راهی برای مصونیتبخشی فرهنگی جامعه جز راه انس با قرآن نیست. بقیه راهها یا اثر موقتی یا نیاز به فضاهای خاص دارند. به عنوان مثال، یک فرد هیئتی که با قرآن و معارف قرآنی که در واقع همان معارف اهلبیت است، آشنا نیست، مادامی که در فضای هیئت است و حضور او در هیئت استمرار دارد، از خطرات فرهنگی در امان است؛ اما اگر نتواند این حضور و استمرار را حفظ کند، ویژگیهای فکری و رفتاریاش بسرعت دستخوش تغییر خواهد شد. همین طور است کسی که هنر تلاوت را فرا گرفته اما اهل مداومت و استمرار در انس با قرآن کریم نیست. او نیز اگر از فضای تلاوت حرفهای قرآن کریم خارج شود دچار آفات فرهنگی خواهد شد. اما کسی که به طور مستمر با قرآن کریم ارتباط و انس دارد، در هر حال از این آفات مصون است.
نظر شما